...................................................................
سفر
سفر داره شروع می شه دارم می رم از این خونه
کسی جز تو نفهمیده کسی جز تو نمی دونه
به سمتم بوسه می فرستی،قطار داره می ره کم کم
تموم ریلا بعد از تو به غربت می رسن عشقم
مسیرم رو به بن بسته نمی دونم کجا می رم!
تو داری دس تکون می دی به من که بی تو می میرم
تو می مونیو من می رم،می رم تا ختم این دنیا
دارم می رم ولی قلبم می مونه پیش تو اونجا
تو می مونیو من می رم،می رم تا مرز ویرونی
منو این راه بی برگشت تووُ چشمای بارونی
داره می لرزه پاهام از شروع این سفر بی تو
چه قدر سخته که می دونیم هنوزم عاشقیم هر دو
صدای آخرین سوت قطار میادُ من می رم
یادت باشه که این عشقو من از تو پس نمی گیرم
با اون چشمای بارونیت داری می گی:خداحافظ
چه قدر سخته که می دونیم نمی بینیم همو هرگز
تو با چشمای بارونی تکو تنها توو ایستگاهی
دارم می رم خداحافظ به یاد من بیفت گاهی
قطار دور می شه وُ چشمات هنوز خیرس به سوی ریل
می دونم بعد همدیگه می شیم از زندگی بی میل
**************************************************
نامه ای به عشق (یادت باشه)
اگه آخر با یه قایق زدم تنهایی به دریا
اگه یک روز شنیدی که گذشتم از همه دنیا
اگه آخر یه شب مُردم با یک سکته توی غربت
یا یکروزی با یک گوله از این فکرا شدم راحت
یادت باشه دلم می خواست جهان از عشق پر باشه
دلم می خواست در رویا به روی هر کسی واشه
اگه عمرم به پوچی رفت با یک دق کردنِ ساده
اگه تنهاوُ بی رویا دوییدم تا ته جاده
اگه با قرص با سیگار یه شب از پا افتادم
اگه آخر به پای عشق تموم عمرمو دادم
یادت باشه که دنیارو بدون جنگ می خواستم
همه دستارُ با احساس بدون سنگ می خواستم
اگه دیدی همه گفتن یروز از آخر قصم
اگه دیدی که از هیشکی دیگه چیزی نمی پرسم
اگه یک شب زیر بارون تموم کردم توو آغوشت
اگه گفتم دوست دارم تا قبل مرگ درِ گوشت
اگه با حسرت از خونم،از این شعرا دل کندم
یا وقت تلخ جون دادن اگه دیدی که می خندم
یادت باشه دلم می خواست همه دنیا وطن باشه
جهان بی مرزُ بی زندون تُهی از ظلمو من باشه
اگه یکروزی توو دنیا همه از مرگ من گفتن
اگه آخر یه شب دیدی همه از مرگم آششفتن
یادت باشه که درد من غم تدفینِ رویا بود
کسی که عاشقش کردی همیشه خیلی تنها بودِ
**************************************************
حال عجیب
چه قدر حال عجیبی با تو دارم چه قدر خوبه که من خوبم کنارت
بذارش پای این عشق بزرگم اگه هر لحظه آشوبم کنارت
من هر شب قبل خواب رویایی دارم با چشمای قشنگو نازو خیست
چی می شه مثل شونت صبحا دائم همش گم شم توو عطرُ بوی گیست
چشای تو واسه این حالتِ من نمی تونه که بی تاثیر باشه
واسه حال عجیبم این ترانه باید که بهترین تعبیر باشه
یو قتایی یجوری می شه چشمات یجوری که فقط من می فهمم
توو اون لحظه که من دیوونش هستم،تماشا کردن تو می شه سهمم
عزیزم کفره که با داشتن تو بگم تنهامو افسردم دوباره
چه قدر خوبه یکی هست توی دنیات که اینجوری بهت احساس داره!
**************************************************
مثه قدیما
دوس دارم مثه قدیما دستاتو تو دس بگیرم
شبا پیش تو بخوابم صبح ازت نفس بگیرم
دوس دارم مثه قدیما ناز کنی برام قشنگم
یه قدم دور بشی از من من بگم که دلتنگم
دوس دارم مثه قدیما زیر برفا راه بریم باز
بگی سردمه کُتِترُ روی شونه هاام بنداز
دوس دارم مثه قدیما هی بگم واست می میرم
بری یک لحظه دم در تا که دلشوره بگیرم
دوس دارم مثه قدیما شبا موهاتو ببافم
بوی موهاتو بگیرن باز متکامو ملافم
دوس دارم مثه قدیما زندگیمو پات بذارم
هی بهت بگم عزیزم کسیو جز تو ندارم
دوس دارم مثه قدیما جای دنج من تو باشی
سر رو شونه هام بذاری با من از دنیا جداشی
دوس دارم مثه قدیما دوباره باشی کنارم
منو از چشام بفهمی شبا وقتی بی قرارم
**************************************************
حادثه
وقتی کبوتر شدیو رفتی به سمت حادثه،واژه به واژه شعرمو با بی تویی پرسه زدم
به یاد تو سر زدنو توو فکر تو قدم زدن این بوده رفتو اومدم
عطری بپاش رو بسترم فقط کنار توعه که دوباره به دنیا میام
تلاطمو ازم بگیر بگو توسط کدوم ترانه سمتِ تو بیام؟
توو این نفس بریدگی لمس حضور تنتو ندارمو غزل شدم
کنار دلواپسی خاطره های گم شده به دست شب بغل شدم
دوباره رخ بده بذار به اشتیاق دیدنت چشام تماشایی بشه
بذار جهان کوچکم کنار ناگهانگیت زمان زیبایی بشه
کنار واژه های من قدم بزن تا شب شعر،رُخ بده با حضور تو
گُر می گیره تمامم از حس نجیبِ نفست،خیابون از عبور تو
**************************************************