...مرز ترانه...

...بزرگان شعر و ترانه...

...مرز ترانه...

...بزرگان شعر و ترانه...

عاشقانه ها

**************************************************

ZOYA

لحظه ی دیدار


با صدای پای تو بی ترانه رقصیدم

تا لحظه ی دیدارت لحظه هارو بوسیدم

رو پله ی مهتابی عطر تورو بوییدم

با گریه ی خوشحالی احوالتو پرسیدم


خوشبختی برای من همین لحظه ی زیباست

دیدار تو هر ثانیه رخ دادنه رویاست

دنباله کدوم حسو کدوم حادثه باشم

اون حادثه اون صحنه ی معجزه ی همین جاست


با صدای پای تو بی ترانه رقصیدم

تا لحظه ی دیدارت لحظه هارو بوسیدم

رو پله ی مهتابی عطر تورو بوییدم

با گریه ی خوشحالی احوالتو پرسیدم...عطر تورو بوییدم...


تو یه آینه دریایی یک پنجره آزادی

از چشم تو می تابه شب ستاره ی شادی


عیشه همه ی دنیاست یک عالمه دارایی

دور از همه دل با تو نوشیدن یک چایی


با رفتن تو ای یار همراهه شبو مهتاب

با فکر تو می مونم تا سر زدنه آفتاب


رو هیمه ی قلب من یک شعله گل بی تاب

تکرار تورو می خواد مثله خود من بی خواب


با صدای پای تو بی ترانه رقصیدم

تا لحظه ی دیدارت لحظه هارو بوسیدم

رو پله ی مهتابی عطر تورو بوییدم

با گریه ی خوشحالی احوالتو پرسیدم...عطر تورو بوییدم...


**************************************************

فایده نداره


فرار از تو نگاش از اون برقه بلاش

نه نه فایده نداره

مگه می شه گذشت از اون چشم سیاش

نه نه دل کی می زاره

دلم تنگه براش واسه نازه نگاش

یک دم آروم نداره

نمی تونه بیاد کسی دیگه به جاش

نه نه فایده نداره

مگه می شه نچید گل عشق از لباش

نمی شه گم نشد تو موجه خنده هاش

تورو نقاشه عشق به قلب من کشید

مگه می شه گذشت نگاهترو ندید

نیاز من به تو شده مثله نفس

برای زندگی تورو می خوامو بس

جدا از تو یروز نمیشه باورم

دلم بسته عشق نمی تونم برم

فرار از تو نگاش از اون برقه بلاش

نه نه فایده نداره

مگه می شه گذشت از اون چشم سیاش

نه نه دل کی می زاره

دلم تنگه براش واسه نازه نگاش

یک دم آروم نداره

نمی تونه بیاد کسی دیگه به جاش

نه نه فایده نداره


**************************************************

جان عشق


بارون شدمو آمدم بوسه زدم سر شونه های تو

آفتاب شدمو آمدم نوازشه گله گونه های تو

مهتاب شدمو آمدم از لبه بوم پای پله های تو

اسم منو پر سیدی گفتم من نمی دونم

هم زمزمه ی آبم هم داغه بیابونم

باررونمو آفتابمو ماهه آسمونم

هر چی منو نزدیک کنه با تو من همونم

دیشب که دلتنگ تو بودم

یاد روی گلرنگ تو بودم

مثل باد بی قراره صحرا

رفتم تا نوک قله ی ابرا

بارون شدمو آمدم بوسه زدم سر شونه های تو

آفتاب شدمو آمدم نوازشه گله گونه های تو

مهتاب شدم آمدم از لبه بوم پای پله های تو

اسم منو پر سیدی گفتم من نمی دونم

هم زمزمه ی آبم هم داغه بیابونم

باررونمو آفتابمو ماهه آسمونم

هر چی منو نزدیک کنه با تو من همونم


**************************************************


منو ببخش


منو ببخش منو ببخش تورو نمی شناختم

جواهر عشق تورو ارزونو ساده باختم

منو ببخش که از چشات غم تورو نخوندم

محتاجه من بودیو من کنار تو نموندم

تسکینه داغه عشق تو حرف که می زنم نیست

بسکه زیاده گفتنی توان گفتنم نیست

آغوشه من پناه تو نبود ولی تو موندی

به قیمت شب خودت منو به صبح رسوندی

منو ببخش منو ببخش هم گریه ی تنهای من

بدون سزاوارم اگه بسوزم از رفتنه تو

من دل سپردم بعد از این به آتشه روشنه تو

چه ساده بودیو عزیز همراهه دیرینه ی من

با تو یه لحظه گذشت زلاله آینه ی من

منو ببخش منو ببخش دلداده ی تنهای من


**************************************************


نگو بدرود


تو فرازی ,خود راز ی, آیتی, حکایتی, تو نیازی

صدر سجاده ی عشقی, مظهر عبادتی, تو نمازی


تو نسیمی ,یاسمینی, برکته آبو زمینی

شب شکن ,انکاره ماتم, تو عزیزو نازنینی


موی تو کلافه دود نگو بدرود نگو

پیچو تابش رقصه رود نگو بدرود نگو


همسفر همراهه دیرین,شریک روزهای شیرین

کی منو از تو جدا خواست,هستی اش اسیره نفرین


آینه از دوری تو زار می زنه جای تو خالی

زردو پژمرده شده گل های قالی


موی تو کلافه دود نگو بدرود نگو

پیچو تابش رقصه رود نگو بدرود نگو


بوی تو صبحای زود سلام دوباره بود

آیت بودو نبود نگو بدرود نگو


**************************************************

گریه هم چیز بدی نیست...


گاهی این دنیا مثه ما با خودش مسئله داره

میونه زمینو آفتاب ابر تیرگی می یاره


رنگه دریا بر می گرده از هوای تلخو تیره

همه ی چلچله هارو وحشته خزون می گیره


گل من گلایه کم کن ابر غصه ابدی نیست

بزار آسمون بباره گریه هم چیز بدی نیست


گم میشه روی لبه گل رنگ آفتابی خنده

پر می شه زمینه غربت از تهاجم پرنده


اما... اما تو می دونی پشت این بارونه یکریز

روز خوشرنگیه دنیاست نوبته بدروده پاییز


گل من گلایه کم کن ابر غصه ابدی نیست

بزار آسمون بباره گریه هم چیز بدی نیست


ما هنوزم  پر از آفتاب شب فروزو سایه سوزیم

روشنایی با دل ماست  چه بسوزیم چه نسوزیم


نونو آبه این زمینم اگه خونه جگر ماست

غم نخور که قصه ی ما حرف عاشقای فرداست


**************************************************

دوست دارم (از خاطره ساز ترین ترانه ها)


نازم امشب عشقت ببین چه بی تابم کرد

مثه هر شب چشمات تا قصه بی خوابم کرد

تو یه پرگل بودی تو زندگیم بشکفتی

من یه شبنم بودم داغه نگات آبم کرد


اگه آهنگام چون پرنده بالی داشتن

دوره منزلگاهت شبو طواف می کردم

به دلت مینشستم چه شورو حالی داشتم

راهه ناهمواره عشقمو صاف می کردم


گفتمو می گم صد دفعه اینجا

می پرستمت بیش تر از این ها

من دوست دارم قد یه دنیا

آره دوست دارم قد یه دنیا...قد یه دنیا...آره دوست دارم قد یه دنیا


دیگه وقتی با منی . دل ازم نمیکنی

می گی وقتی با منی . دل ازم نمی کنی

گرم دیدن منی . موژه بر هم نزنی

موژه بر هم نزنم تا که از دست ندمت

حتی اندازه یک موژه بر هم زدنی
موژه بر هم نزنم تا که از دست ندمت
حتی اندازه یک موژه بر هم زدنی



گفتمو می گم صد دفعه اینجا

می پرستمت بیش تر از این ها

من دوست دارم قد یه دنیا

آره دوست دارم قد یه دنیا...قد یه دنیا...آره دوست دارم قد یه دنیا


**************************************************

دستای من


دستای من مهربان است

آغوش من مهربان 
آواز من سبزه زار است
با عطر و بوی باران
امنیت شانه هایم 
بام کبوتران
من بی قفس بی زندانم
آسمانم آسمان

وحشت نکن از شکستم
تا همسفر با منی
تو پیش من سر بلندی 
حتی اگر بشکنی

پرواز کن در حضورم 
تا مرز بی پایانی
تا هر بلندای ممکن
تا هر کجا می دانی

من دامن اعتمادم 
در لحظه ی ویرانی
بی آنکه یک دم ببینی
از سایه ام نشانی

وحشت نکن از شکستم
تا همسفر با منی
تو پیش من سر بلندی 
حتی اگر بشکنی

دستای من مهربان است
آغوش من مهربان 
آواز من سبزه زار است
با عطر و بوی باران
امنیت شانه هایم 
بام کبوتران
من بی قفس بی زندانم
آسمانم آسمان

وحشت نکن از شکستم
تا همسفر با منی
تو پیش من سر بلندی 
حتی اگر بشکنی

وحشت نکن از شکستم
تا همسفر با منی
تو پیش من سر بلندی 
حتی اگر بشکنی



**************************************************

 هم آغوش


پر از عشقم پر از آوازم امشب

سبک بال دله پروازم امشب

هم آغوشم تماشا کن تماشا

چه احساسی به تو می بازم امشب


بیا با هم بریم تا اوجه گرما

گل آتیش بباره از تن ما

بیا با هم بریم تا مرز بارون

برقصیم مثله موج نرمه دریا

بیا با من ای هم آغوش

تن داغه نسترن پوش

با ستاره ها بمونیم هم نشین تا سحر

مثله عاشقای بی خواب

توی کوچه های مهتاب

پا به پای هم بگردیم بوسه چین تا سحر


درخشانم درخشان مثله خورشید

نگاهه تو به من این حسو بخشید

دلم دل شد کبوتر شد رها شد

همون لحظه که اسم تورو پرسید


اگه خوابم بزار باشم به این حال

نمی خوام من دله بیدارو صد سال

غزل مستم از این خوابه طلایی

بزار با من بمونه این پرو بال


بیا با من ای هم آغوش

تن داغه نسترن پوش

با ستاره ها بمونیم هم نشین تا سحر

مثله عاشقای بی خواب

توی کوچه های مهتاب

پا به پای هم بگردیم بوسه چین تا سحر


بگو این بهار بهاره تا ابد

همین لحظه موندگاره تا ابد...تا ابد



نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.